ﺗﺎرﯾﺨﭽﻪ ﭘﻨﺠﺮه از ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮه دو ﺟﺪاره اﻣﺮوز
در دورانﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﭘﻨﺠﺮه ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ را ﻃﯽ ﮐﺮده و روﯾﮑﺮدﻫﺎ و ﮐﺎرﺑﺮدﻫﺎي ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ داﺷﺘﻪ. ﭘﻨﺠﺮه، درﯾﭽﻪ و ﺷﮑﺎﻓﯽ ﺑﺮ دﯾﻮار و ﮔﺎه ﺳﻘﻒ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، ﺑﺮای ﺗﻬﻮﯾﻪ و ﺗﺄﻣﯿﻦ ﻧﻮر اﺳﺖ ﮐﻪ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎي ﭘﻨﺠﺮه از ﺟﻤﻠﻪ ﺷﮑﻞ و اﻧﺪازه آن و ﻧﺤﻮه ﮐﺎرﺑﺮدش، ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﯾﻂ اﻗﻠﯿﻤﯽ و وﺿﻊ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻫﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ.
واژه ﭘﻨﺠﺮه: Pinjra ﺳﺎﻧﺴﮑﺮﯾﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﻗﻔﺲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و در اردو ﺑﻪ ﺻﻮرت Panjara واژه ﭘﻨﺠﺮه ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻌﻨﺎ آﻣﺪه اﺳﺖ. اﯾﻦ کلمه ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی دریچه ﻣﺸﺒﮏ اﺣﺘﻤﺎﻻ از ﻗﺮن ﭼﻬﺎرم ﺑﻪ ﺑﻌﺪ وارد زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻇﺎﻫﺮاً ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﻋﺎم ﯾﺎﻓﺘﻪ و ﺑﻪ ﻫﺮ ﻧﻮع درﯾﭽﻪ اﻋﻢ از ﻣﺸﺒﮏ و ﻏﯿﺮﻣﺸﺒﮏ و ﺑﺎ ﻫﺮ ﻧﻮع ﺟﻨﺲ اﻃﻼق ﺷﺪه اﺳﺖ. در دوره زﻧﺪﯾﻪ و ﻗﺎﺟﺎرﯾﻪ، ﭘﻨﺠﺮه ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی درﯾﭽﻪﻫﺎی ﻣﺸﺒﮏ ﻓﻠﺰی ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. واژه روزن از روﭼﻦ” ﭘﻬﻠﻮي ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺳﻮراﺧﯽ ﮐﻪ از آن ﻧﻮر و ﻫﻮا داﺧﻞ اﺗﺎق ﻣﯽﺷﻮد، ﭘﯿﺶ از ﭘﻨﺠﺮه در زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ راﯾﺞ ﺑﻮده و اﺣﺘﻤﺎﻻً ﺑﻪ درﯾﭽﻪ ﻫﺎی ﻏﯿﺮﻣﺸﺒﮏ اﻃﻼق ﻣﯽﺷﺪه اﺳﺖ.
واژة اُرﺳﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ پنجره چوبی راﯾﺞ در دوره زﻧﺪﯾﻪ و ﻗﺎﺟﺎرﯾﻪ اﻃﻼق ﻣﯽﺷﻮد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ واژه ﻫﺎﯾﯽ ﭼﻮن ﭘﺎﭼﻨﮓ، دارْاَﻓﺰﯾﻦ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎ ﺻﻔﺤﮥ ﻣﺸﺒﮏ ﭼﻮﺑﯽ، واژه ﻓَﺨْﺮوﻣَﺪْﯾَﻦ: ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎﯾﯽ ﺑﺎ صفحه ﻣﺸﺒﮏ آﺟﺮی در دوره زﻧﺪﯾﻪ و ﻗﺎﺟﺎرﯾﻪ آﻣﺪه اﺳﺖ.
تاریخچه پنجره
ﻣﻌﻤﻮﻟﺘﺮﯾﻦ ﻧﻮع ﭘﻨﺠﺮه در ﻣﻌﻤﺎری اواﯾﻞ دوره اﺳﻼﻣﯽ ﺑﺎ ﮐﺎرﺑﺮد اﻧﺪك و آن ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮐُﻮّه ﺑﻮد. ﮐﻮّه درﯾﭽﻪای ﮐﻮﭼﮏ و ﺑﺎرﯾﮏ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻏﺎﻟﺒﺎ ﻧﺰدﯾﮏ ﺳﻘﻒ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪ. ﻇﺎﻫﺮا رﻋﺎﯾﺖ ﺣﺮﯾﻢ ﺧﺼﻮﺻﯽ دﯾﮕﺮان، از دﻻﯾﻞ ﮐﺎرﺑﺮد ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی اﻧﺪك و ﮐﻮﭼﮏ در ﻣﻌﻤﺎری اﺳﻼﻣﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ.
واژه ﮐﻮّه ﻧﯿﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ روزن در زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ ﻣﻌﻨﺎﯾﯽ ﺧﺎص ﯾﺎﻓﺘﻪ و اﻣﺮوزه ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮه ﻫﺎﯾﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ در ﻣﺄذﻧﻪﻫﺎ ﺗﻌﺒﯿﻪ ﻣﯽﺷﻮد. واژهﻫﺎی ﻧﺎﻓﺬه، ﻗَﻤَﺮﯾﻪ، ﻗَﻨْﺪَﻟﯿﻪ و ﻣﺸﺮﺑﯿﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﺮای اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﻨﺠﺮه در دورهﻫﺎی ﺑﻌﺪ و در ﺳﺮزﻣﯿﻦﻫﺎی ﻋﺮﺑﯽ ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
ﭘﻨﺠﺮه در ﻗﻠﻌﻪﻫﺎ، ﻗﺼﺮﻫﺎ، ﻣﺴﺎﺟﺪ و ﺑﻨﺎﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﺮای ﮔﺴﺘﺮش زاوﯾﮥ دﯾﺪ از ﺳﻤﺖ ﺧﺎرج وﺳﯿﻊ و ﺑﺰرگ و ﺑﺮای ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ از ﺗﺎﺑﺶ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﻮر ﺧﻮرﺷﯿﺪ از داﺧﻞ ﺗﻨﮓ و ﮐﻮﭼﮏ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪ، ﭼﻨﺎﻧﮑﻪ در ﻗﺼﺮ اﻟﺰﻫﺮاء ﻋﺮض ﺑﺮﺧﯽ از ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﻗﺼﺮ از داﺧﻞ ﻧﯿﻢ ﻣﺘﺮ و از ﺧﺎرج دو ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﻮد.
ﭘﻨﺠﺮه ﺑﺎروﻫﺎی ﻗﻼع و دژﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺰﻏَﻞ ﺷﻬﺮت داﺷﺖ، از ﺧﺎرج ﺗﻨﮓ و از داﺧﻞ وﺳﯿﻊ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪ. ﭘﯿﺪاﺳﺖ ﮐﻪ اﺣﺪاث اﯾﻦ ﻧﻮع ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ در دﯾﻮارﻫﺎی ﺿﺨﯿﻢ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮد.
نقش فرهنگ و تمدن در معماری پنجره ها
در ﻣﻌﻤﺎری دوره اﻣﻮﯾﺎن ﮐﻪ از ﻣﻌﻤﺎری ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ و روم ﺷﺮﻗﯽ ﻣﺘاﺛﺮ ﺑﻮده اﺳﺖ، ﺑﺎ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﻣﺸﺒﮏ در ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺑﺰرگ روﺑﺮو ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ و ﭘﻨﺠﺮه از اﯾﻦ دوره ﺑﻪ ﺑﻌﺪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﻨﺒﮥ ﮐﺎرﺑﺮدی ـ ﺗﺰﯾﯿﻨﯽ ﭘﯿﺪا ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﭼﻨﺎﻧﮑﻪ ﻗﺒﮥ اﻟﺼﺨﺮه دارای ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی داﺧﻠﯽ و ﺑﯿﺮوﻧﯽ ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﮥ ﺣﺪود 1/3 ﻣﺘﺮ، ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ﺳﻘﻒ و ﺑﺎ ﺻﻔﺤﺎت ﻣﺸﺒﮑﯽ از ﻣﺮﻣﺮ، ﺷﯿﺸﻪﻫﺎی رﻧﮕﯿﻦ و ﺗﺰﯾﯿﻨﺎت ﻓﺮاوان ﺑﻮده اﺳﺖ.
ﻣﺴﺠﺪ ﺟﺎﻣﻊ دﻣﺸﻖ ﻧﯿﺰ دارای ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎﯾﯽ در دﯾﻮار و ﮔﺮدﻧﮥ ﮔﻨﺒﺪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺷﺒﮑﻪﻫﺎﯾﯽ از ﻃﺮحﻫﺎی ﻫﻨﺪﺳﯽ و ﮔﯿﺎﻫﯽ ﺳﻨﮕﯽ و ﮔﭽﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪه ﺷﺪهاﻧﺪ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺴﺠﺪ ﺟﺎﻣﻊ ﻗﺮﻃﺒﻪ (161 ـ 169) دارای ﮔﻨﺒﺪی ﻣﺸﺒﮏ ﺑﺮای ﺗﺄﻣﯿﻦ روﺷﻨﺎﯾﯽ ﻓﻀﺎی ﻣﺴﺠﺪ اﺳﺖ در ﻣﺴﺠﺪ ﺳﺎﻣﺮا ﮐﻪ در 232 در دوره ﻋﺒﺎﺳﯿﺎن ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ، 24 ﭘﻨﺠﺮه در ﻗﺴﻤﺖ ﺑﺎﻻی دﯾﻮار ﻗﺒﻠﻪ در زﯾﺮ اِﻓْﺮﯾﺰ و ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ ﺳﻘﻒ ﺑﻨﺎ وﺟﻮد دارد.
ﻧﻤﺎی ﺧﺎرﺟﯽ اﯾﻦ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرت درﯾﭽﮥ ﻣﺴﺘﻄﯿﻞ ﺑﺎرﯾﮏ و ﺗﻨﮓ اﺳﺖ ﮐﻪ در داﺧﻞ ﺑﻪ اﺑﻌﺎد ﺑﺰرﮔﺘﺮ ﺧﺘﻢ ﻣﯽﺷﻮد. اﯾﻦ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻮسﻫﺎی دﻧﺪاﻧﻪای داﻟﺒﺮی ﮐﻪ ﻗﺎب ﻣﺴﺘﻄﯿﻞ ﺷﮑﻠﯽ دور ﺗﺎ دور آنها را ﻓﺮا ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﺗﺰﯾﯿﻦ ﺷﺪهاﻧﺪ. دﯾﻮارﻫﺎی ﺧﺎرﺟﯽ ﻣﺴﺠﺪ اﺑﻦ ﻃﻮﻟﻮن در ﻗﺎﻫﺮه (263ـ265) ﻫﻢ ﺑﺎ ﻃﺎﻗﻨﻤﺎﻫﺎی ﻣﺪور ﭘﻨﺠﺮه دار ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪی ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﺗﺰﯾﯿﻨﺎت ﮔﭽﯽ دﯾﻮارﻫﺎ، ﻫﻼلﻫﺎ و ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی اﯾﻦ ﻣﺴﺠﺪ از روش ﻗﺎﻟﺒﮕﯿﺮی و ﺑﺮش ﻣﺎﯾﻞ در ﮐﻨﺪه ﮐﺎری ﭼﻮب و ﺗﮑﺮار ﯾﮏ ﻃﺮح اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ.
در ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺼﺮ دوره ﻓﺎﻃﻤﯽ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﻣﻌﺮوف ﺑﻪ ﻗﻤﺮﯾﻪ و ﻗﻨﺪﻟﯿﻪ اﻫﻤﯿﺖ وﯾﮋهای دارد. اﯾﻦ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ ﭘﻮﺷﺶﻫﺎﯾﯽ از ﺳﻨﮓ ﯾﺎ ﮔﭻ ﻣﺸﺒﮏ ﯾﺎ ﭼﻮب ﺧﺮاﻃﯽ ﺷﺪه ﺑﺎ ﺷﯿﺸﻪﻫﺎی رﻧﮕﯿﻦ دارﻧﺪ. ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﻗﻨﺪﻟﯿﻪ ﺑﻪ دو ﺻﻮرت ﺑﻨﺎ ﻣﯽﺷﺪ: در ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﻗﻨﺪﻟﯿﮥ ﺳﺎده، ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﭘﻨﺠﺮه ﻣﺴﺘﻄﯿﻠﯽ ﺑﺎ دو آﺳﺘﺎنه ﻣﺴﺎوی ﯾﺎ ﻗﻮﺳﯽ ﺑﻪ ﻧﺎم ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی دوﻗﻠﻮ، در ﮐﻨﺎرﻫﻢ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪ و درﺑﺎﻻی ﻫﺮﯾﮏ ﭘﻨﺠﺮهای داﯾﺮه ﯾﺎ ﺑﯿﻀﯽ ﺷﮑﻞ، ﺑﻪ ﻧﺎم ﻗﻤﺮﯾﻪ، ﺗﻌﺒﯿﻪ ﻣﯽﮔﺮدﯾﺪ.
در ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﻗﻨﺪﻟﯿﮥ ﻣﺮﮐﺐ ﺑﯿﺶ از دو ﭘﻨﺠﺮه، ﺑﺎ ﻗﻮس ﯾﺎ ﺑﺪون ﻗﻮس، در ﮐﻨﺎر ﻫﻢ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﺪ و در ﺑﺎﻻی آنها ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی داﯾﺮهای ﯾﺎ ﺑﯿﻀﯽ در دو ردﯾﻒ، در ردﯾﻒ ﭘﺎﯾﯿﻦ دو ﭘﻨﺠﺮه و در ردﯾﻒ ﺑﺎﻻ ﯾﮏ ﯾﺎ ﭼﻨﺪ ﭘﻨﺠﺮه، ﻗﺮار ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ. ﻏﺎﻟﺒﺎً ﻗﻤﺮﯾﻪﻫﺎی ﻣﻨﻔﺮدِ داﯾﺮهای ﺷﮑﻞ، در دﯾﻮار ﻗﺒﻠﻪ و ﺑﺎﻻی ﻣﺤﺮاب ﺗﻌﺒﯿﻪ ﻣﯽﺷﺪ. ﻧﻤﻮﻧﻪای از اﯾﻦ ﻧﻮع ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ را ﻣﯽﺗﻮان در دﯾﻮارﻫﺎی ﻣﺴﺠﺪ اﻻزﻫﺮ ﻣﺼﺮ و ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﻄﺎن ﺣﺴﻦ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮐﺮد.
اﺻﻄﻼح ﭘﻨﺠﺮه ﻗﻤﺮﯾّﻪ دردوره ﻣﻤﺎﻟﯿﮏ ﺑﺮ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎﯾﯽ دﻻﻟﺖ ﻣﯽﮐﺮد ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﻮﺷﺶﻫﺎﯾﯽ ﻣﺸﺒﮏ از ﮔﭻ ﺳﻨﮓ ﯾﺎ ﭼﻮب ﺧﺮاﻃﯽ ﺷﺪه ﭘﻮﺷﺎﻧﺪه ﻣﯽﺷﺪ ﮐﻪ دراﯾﻦ ﺻﻮرت ﮔﺎه ﺑﻪ آن ﻗﻤﺮﯾّﮥ ﺧﺮﮔﺎه ﻧﯿﺰ ﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ. ﻗﻤﺮﯾّﻪ در اﯾﻦ دوره ﻧﯿﻤﮑﺮهای ﺷﮑﻞ ﺑﻮد، در داﺧﻞِ ﺳﮑﻨﺞﻫﺎ از ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﺑﯿﺸﺘﺮی اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﺷﺪ و ﻗﻤﺮﯾّﻪﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺗﺰﯾﯿﻨﺎت ﺑﯿﺸﺘﺮی ﯾﺎﻓﺖ. ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی دوﻗﻠﻮ ﯾﺎ ﺳﻪ ﻗﻠﻮ، ﺳﺎده و ﺑﻠﻨﺪ و دارای ﻗﻮﺳﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ.
ﻧﻤﻮﻧﮥ آن را ﻣﯽﺗﻮان در ﻧﻤﺎی ﮔﻨﺒﺪ ﻗﻼوون (683) ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮐﺮد. در اﯾﻦ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ در ﻗﺮﻧﯿﺰ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ، ﺷﮑﻞ ﻣﻀﺮس درﻫﻢ ﻓﺮورﻓﺘﮥ زﯾﺒﺎﯾﯽ اﯾﺠﺎد ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﻗﺎب ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ در اﯾﻦ ﺑﻨﺎ اﻏﻠﺐ ﻧﻮك دار و ﺑﺎ ﯾﮏ رف ﺑﻪ ﻫﻢ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪاﻧﺪ. درﯾﭽﮥ ﭘﺸﺖ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ در اﯾﻦ دوره ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺎ ﻗﻄﻌﺎت ﺣﮑﺎﮐﯽ ﺷﺪه از ﭼﻮب ﯾﺎ ﻋﺎج ﺗﺰﯾﯿﻦ ﻣﯽﺷـﺪه اﺳﺖ ﻧﻮﻋﯽ ﭘﻨﺠﺮه ﺑﯿﺮون آﻣﺪه ﭼﻮﺑﯽ ﺑﻪ ﻧﺎم ﻣﺸﺮﺑﯿﻪ ﻧﯿﺰ در ﻃﺒﻘﻪﻫﺎی ﻓﻮﻗﺎﻧﯽ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ، ﺑﻮﯾﮋه در ﻣﻮاردی ﮐﻪ ﻧﻤﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﮔﺬر ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﻮد، ﻧﺼﺐ ﻣﯽﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻤﺎم ﺳﻄﻮح آن ﭼﻮﺑﯽ و ﻏﺎﻟﺒﺎ ﺑﺮ ﮐﻨﺴﻮلﻫﺎﯾﯽ ﭼﻮﺑﯽ ﻣﺘﮑﯽ ﺑﻮد. از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ در ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻮارد ﺳﻄﺢ ﺑﺎزﺷﻮ اﯾﻦ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ ﻣﺸﺒﮏ ﺑﻮد، اﻓﺮاد از داﺧﻞ اﺗﺎق، ﺑﺪون آن که دﯾﺪه ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻪ ﺑﯿﺮون اﺷﺮاف داﺷﺘﻨﺪ.
معماری تمدن های مختلف
در ﻣﻌﻤﺎری ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻧﻮرﮔﯿﺮﻫﺎﯾﯽ در ﮔﺮدﻧﮥ ﮔﻨﺒﺪ ﺑﻨﺎﻫﺎ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﯽﺷﻮد. اﯾﻦ ﻃﺮح در ﺑﻨﺎی ﻣﺴﺠﺪ اوﻟﻮﺟﺎﻣﻊ ﺗﻌﺪاد زﯾﺎدی از ﻣﺴﺎﺟﺪ آﻧﺎﻃﻮﻟﯽ و اوﻟﯿﻦ ﻣﺴﺠﺪی ﮐﻪ در روم اﯾﻠﯽ اﺣﺪاث ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺳﻨﺎنکه در 978 ـ 984 ﻣﺴﺠﺪ ﺳﻠﯿﻤﯿﻪ را در ادرﻧﻪ ﺑﻨﺎ ﮐﺮد. ﺑﺮای ﮐﺎﻫﺶ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﮔﻨﺒﺪ، ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی زﯾﺎدی در آن ﺳﺎﺧﺖ. در اﯾﻦ ﻣﺴﺠﺪ، ﻫﺮ ﺳﺎﻗﮥ ﮔﻨﺒﺪ دارای 32 ﭘﻨﺠﺮه ﻫﻼﻟﯽ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﻠﻨﺪ اﺳﺖ. در ﻣﻌﻤﺎری ﻫﻨﺪ در دوره ﮔﻮرﮐﺎﻧﯿﺎن، ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﺑﺴﯿﺎر دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ از ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی آن ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﻋﻤﺎرﺗﯽ ﭘﻨﺞ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻪ ﻧﺎم ﻫﻮا ﻣﺤﻞ در ﺟﯿﭙﻮر اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ ﺧﺎص ﻃﺮاﺣﯽ و ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه و ﻧﻤﺎی ﺑﯿﺮوﻧﯽ را ﺑﺴﯿﺎر ﺟﺎﻟﺐ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮده اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﺑﻨﺎ، ﻫﺮﯾﮏ از ﻓﻀﺎﻫﺎی رو ﺑﻪ ﺑﯿﺮون ﺳﻪ ﭘﻨﺠﺮه ﺑﺎ ﺳﻘﻔﯽ ﻣﻨﺤﻨﯽ ﺷﮑﻞ دارد ﮐﻪ ﭘﻨﺠﺮه ﻣﯿﺎﻧﯽ از دو ﭘﻨﺠﺮه دﯾﮕﺮ ﺑﺰرﮔﺘﺮ اﺳﺖ. از اﯾﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن ﭘﻨﺠﺮهای ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪه اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺘﻮان ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ آن را درﯾﺎﻓﺖ. ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯽداﻧﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎن ﺷﺎﻫﺎن ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯽ ﭼﻮبﻫﺎی ﺳﺨﺖ را از راهﻫﺎی دور ﻣﯽآوردﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ اﺣﺘﻤﺎل ﻗﻮی ﺑﻪ ﻣﺼﺮف در و ﭘﻨﺠﺮه ﻣﯽرﺳﯿﺪه اﺳﺖ. اﻓﺰون ﺑﺮ آن، از زر و ﺳﯿﻢ و ﻋﺎج و ﻣﺼﺎﻟﺢ ﺗﺰﯾﯿﻨﯽ دﯾﮕﺮ ﻧﯿﺰ در آراﯾﺶ ﭘﻨﺠﺮه اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽﺷﺪه اﺳﺖ.
طبق تحقیقات بینا گروپ، تولید کننده و وارد کننده پنجره چوبی ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﺷﻮاﻫﺪ، ﭼﺎرﭼﻮب ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ در ﺑﻨﺎی ﺗﺨﺖ ﺟﻤﺸﯿﺪ از ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎی ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺗﺮاﺷﯿﺪه ﺷﺪه، ﺑﻮده اﺳﺖ. در ﻗﺴﻤﺘﯽ دﯾﮕﺮ از اﯾﻦ ﺑﻨﺎ، آﺛﺎری دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺣﺎﮐﯽ از وﺟﻮد ﻧﻮرﮔﯿﺮﻫﺎی ﺳﻘﻔﯽ اﺳﺖ. در اﯾﺮان ﭘﺲ از اﺳﻼم در ﺗﻤﺎم دورهﻫﺎ ﺑﻨﺎﻫﺎﯾﯽ ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﻣﻌﻤﺎری اﯾﺮاﻧﯽ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه ﮐﻪ در آنها ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﻣﺸﺒﮏ در دﯾﻮار، ﺳﻘﻒ و ﮔﻨﺒﺪﻫﺎ ﺑﻪ ﮐﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. از آن ﺟﻤﻠﻪ ﻣﯽﺗﻮان ﺑﻪ ﻧﻮرﮔﯿﺮﻫﺎی ﻣﺴﺠﺪ ﺗﺎری ﺧﺎﻧﻪ (ﺳﺪه دوم )، ﻣﻘﺒﺮه اﻟﺠﺎﯾﺘﻮ در دوره اﯾﻠﺨﺎﻧﺎن و ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﻣﺸﺒﮏ بقعه ﺷﯿﺦ ﺻﻔﯽ اﻟﺪﯾﻦ اردﺑﯿﻠﯽ اﺷﺎره کرد. ﻣﻌﻤﻮلی ترﯾﻦ ﻧﻮع ﭘﻨﺠﺮه در ﻣﻌﻤﺎری اﯾﺮان، ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی دو ﻟﺘﻪ (دو ﻟﻨﮕﻪ ) ﯾﺎ ﭼﻨﺪ ﻟﺘﻪ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﺮ ﻟﺘﮥ آن ﻏﺎﻟﺒﺎً روی ﯾﮏ ﭘﺎﺷﻨﻪ و ﯾﮏ ﻣﯿﻠﮥ ﭼﻮﺑﯽ در ﺑﺎﻻ و ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽﭼﺮﺧﯿﺪ. در ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی ﭼﻨﺪ ﻟﻨﮕﻪ، ﮔﺎﻫﯽ ﯾﮏ ﯾﺎ ﭼﻨﺪ ﻟﻨﮕﻪ را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺛﺎﺑﺖ و ﺷﻤﺎری از ﻟﻨﮕﻪﻫﺎ را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺑﺎزﺷﻮ ﻣﯽﺳﺎﺧﺘﻨﺪ، ﮔﻮﻧﻪای از ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ را ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻗﺪی و از ﺳﻄﺢ ﮐﻒ اﺗﺎق ﯾﺎ اﻧﺪﮐﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻣﯽﺳﺎﺧﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ در ـ ﭘﻨﺠﺮه ﻣﻌﺮوفاﻧﺪ. ﺑﺴﯿﺎری از ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی اﺗﺎقﻫﺎی اﺻﻠﯽ را ﺑﻪ اﯾﻦ ﺻﻮرت ﻣﯽﺳﺎﺧﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ روی زﻣﯿﻦ ﻣﯽﻧﺸﺴﺘﻨﺪ، ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﻓﻀﺎی ﺑﯿﺮون را ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ. ﺑﺮﺧﯽ از اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ در ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎ درِ ورودی اﺗﺎق ﻧﯿﺰ ﺑﻮد. در ﻧﻮاﺣﯽ ﮐﻮﯾﺮی ﻏﺎﻟﺒﺎ اﻧﺪازه و ﻧﻮع اﺗﺎقﻫﺎ را ﺑﺎ ﺗﻌﺪاد در ﯾﺎ در ـ ﭘﻨﺠﺮهﻫﺎی آنها ﺳﻪ دری، ﭘﻨﺞ دری و ﻣﺎﻧﻨﺪ آن ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽﮐﺮدﻧﺪ.